قـــوم لـــر

تاریخ ، فرهنگ ، ادبیات ، موسیقی و آداب و رسوم قوم لـر

سرزمین چهارفـصل

آشنایی با استان کهگیلویه و بویراحمد

استان زيباي كهگيلويه و بويراحمد با آثار باستاني بر جا مانده از اقوام گوناگون در طي تاريخ و آب و هوايي متنوع  كه همواره از دير باز توجه بسياري از سياحان را به خود جلب مي‌كند از نظر موقعيت در جنوب غربي ايران واقع شده كه ميان استان هاي فارس، اصفهان، چهارمحال بختياري، خوزستان و بوشهر قرار گرفته اين استان از دو منطقه سردسيري و گرمسيري  تشكيل شده است. بلندترين نقطه استان قله دنا و پست ترين ناحيه آن بيشتر مي باشد. مرکز اين استان شهر ياسوج مي باشد.

شهر ياسوج : اين شهر که نامِ محلي آن ياسيج و مرکز استان کهگيلويه و بوير احمد است و در سال 1344 احداث گرديده سابقه تاريخي آن متجاوز از دو هزار سال مي باشد

تل خسروي : محل فعلي شهر ياسوج، با عنوان «تل خسروي» ياد شده است. اين تل كه امروزه «تل خسرو» ناميده ميشود ، تپه اي در جنوب شهر ياسوج است. به جز اين تل ، تمامي آثار برجاي مانده در ياسوج كنوني ، با گذشت زمان از بين رفته است. بر اساس روايتهاي محلي ، كيخسرو كاخي بر سر اين تل يا تپه بنا نهاده بود كه «پرفسور گاوبه»، آثار آن را به صورت عمارتي با آجرهاي زرد چهارگوش و آجرهاي سرخ از نوع آجرهاي پل عليايي بهبهان (ارجان قديم) مشاهده كرده و اين مكان را به پيش از دوره هخامنشيان مربوط دانسته است. اين تل كه به هزاره سوم از ميلاد و سده نهم و دهم هجري قمري تعلق دارد، در 4 كيلومتري جنوب شهر ياسوج ، در نزديكي روستاي تل خسرو واقع شده است. اين تپه از آثار پيش ازتاريخ ايران است كه در سده هاي نهم و دهم هجري، مردم اين مناطق به صورت روستايي زندگي مي کردند .

آبشار ياسوج: در چهاركيلومتري شمال شرقي شهر ياسوج آبشاري بسيار زيبا در منطقه اي سرسبز و ديدني وجود دارد كه آب آن دائمي است. مظهر آب در 20 متري دامنه كوه قرار دارد و سرريز پله اي آن از 12 متري شروع مي شود. آب و هواي بسيار خوش و نزديكي آن به شهر ياسوج ، اين آبشار را به يكي از نقاط تفرجگاهي ديدني و به يادماندني اين شهر تبديل كرده است.

دوگور دوپا : در زمين هاي کشاورزي اطراف روستاي شوش از توابع شهرستان گچساران دو ستون سنگي نسبتاً بلند سر به آسمان كشيده كه به  دوگوردوپا  معروف است . بنابه روايتي اين دو ستون باقي مانده آتشكده اي است كه به قبل از اسلام تعلق دارد. بررسي هاي مقدماتي و اوليه نشان ميدهد كه فضا و شكل عمومي اين ستونهاي سنگي به ستون هاي سنگي معابد مهري و ميترائيسم ( مانند ستونهاي خورهه) شباهت نسبي دارند.

آتشكده هاي گل سرخدان : سه آتشكده در اين منطقه وجود دارد که هر يك به فاصله 50 متري ديگري بنا شده است. مقدسي از اين آتشكده با نام كتيبه المجوس يا آتشكده آتش پرستان نام ميبرد. اين بناها در پاي كوه گچي تيزنگ واقع شده اند و ظاهر بناها خصوصاً گچبريهاي داخل آنها ، نشانگر اهميت آتشكده ها در نزد مردم باستان ايران بوده است. مردم محلي از اين سه گنبد با نام  سه گنبدان نام مي برند .

غار شاه بهرام :  اين غارکه به غار شاه بهرام شناخته مي شود داراي طول 200 متر است و با دهانه اي به اندازه يك متر در مجاورت خرابي هاي شهر باستاني شاه بهرام در شمال گچساران قرار دارد. آثار و نشانه هاي موجود در بررسيهاي اوليه غار شاه بهرام، حاكي از انتساب آن به زمان حکومت اشكانيان بر مي گردد.

قبر شاپور :  قبر شاپور در محلي است كه امروزه پارك جنگلي شهر دهدشت در آن واقع شده است ، اين  قبر چهار گوش با مصالح سنگ و گچ ساخته شده است و محلي ها آن را قبر شاپور ساساني ميدانند. اين نام با اسم بلاد شاپور بي مناسبت نيست. اين گور احتمالاً به جهت سبك جديد ساختماني به دوره قاجاريه ارتباط پيدا مي کنند.

آثار تنگ تاريخي سروك :  در  حد فاصل ميان كوه ها تنگه اي به نام سولك يا سروك وجود دارد كه در فارس نامه ناصري به معني گردونه سروهاي كوچك از آن نام برده شده است . در اين مكان سه ستون سنگي يكپارچه و بلند ديده ميشود كه بر روي آنها نقش افراد مختلف در حالت هاي گوناگون حجاري شده اند و ميتوان آنها را از لحاظ زيبايي با نقوش برجسته تخت جمشيد مقايسه كرد . هر يك از اين ستونها به خط نوشته هايي آراسته هستند كه نشان دهنده خطوط باستاني است. در جبهه شمالي دو نقش برجسته در بالا و پايين قرار دارد كه پادشاه را در حالي بر تخت نشسته نشان ميدهد ودر پايين تخت نيز پرندگاني با نقش عقاب كندهكاري شدهاند. نقش ديگر، اجتماع درباريان را در طاق تخت سلطنت نشان ميدهد. در اين نقش سر همه درباريان برهنه است. جبهه جنوبي دو نيايشگر را نشان ميدهد كه اولي روي سكوي جلوي يك آتشدان كوچك و نيايشگر دوم پشت سر اولي درسطحي پايينتر ايستاده است.در جبهه غربي نقش برجسته دو مرد با نماي روبه رو با بازوان گشاده نشان داده شده است. در لبه صخره ، نقش برجستهاي وجود دارد كه بزرگتر از هر نقش ديگر تنگ سروك است. در جبهه شمالي نقش برجسته دو سرباز با نيم تنه بلند ساده، شلوار و صندلي ديده ميشود كه غلاف پهني در طرف چپ حمايل دارند و ظاهراً  گرز يا كوپال با سري خميده اي را  دارا مي باشند .

باغ چشمه بلقيس چرام : باغ چشمة بلقيس چرام كه به وسيله مسعودخان باشتي ساخته شده است ، مكان مناسبي براي ايجاد تأسيسات پذيرايي توريستي است ، درباره چشمه بلقيس چرام گفته شده است كه مسعود خان باشتي ، از هر درختي كه در هر منطقه اي از جهان وجود داشت ، نمونه اي را در اين باغ كاشته است. زمين حاصلخيز و بكر چرام نشان داده است كه استعداد پرورش هر نوع گل و گياهي را در بطن خود دارد، به طوري كه بيننده شيفته گوناگوني و تنوع گياهي اين باغ ميشود .اين باغ در دهانه شمالي واقع شده و آب چشمه بلقيس به اين باغ ميريزد. آب چشمه هاي ديگر در جويبارهاي مشبكي با اصول معماري جالب توجهي تراس بندي شده و به استخر زيبايي واقع در باغ  امتداد پيدا مي کنند .

دهدشت قديم : دهدهشت قديم بر طبق نوشته هاي تاريخي  در گذشته بلاد شاپور نام داشت كه توسط شاپور اول ساساني فرزند اردشير اول بنا نهاده شده است. به استناد فارسنامه ناصري اين شهر باستاني زماني يك شهر بزرگ بوده است. حدود 2000 خانه ، مسجد، حمام، كاروانسرا، در آن وجود داشت كه في الحال بسياري از آثار مخروبه آنها بر جاي مانده است . اين شهر در اواخر دوره صفويه به دليل عدم اطمينان به راه هاي بازرگاني آن ، صدماتي ديد و در زمان هرج و مرج دوره زنديه غارت و ويران گرديد . آثار اين شهر باستاني معماري مخصوص و جالب توجهي دارند .

صنايع دستي شامل قالي و گليم، قاليچه هاي متنوع، گچه، خورچين، نمد سفر محلي، چادر خور زيربار توبره و جاجيم گبه جا قرآني است.

سوغات گردو و سيب  در ياسوج، كشك قره قورت و فرآورده هاي كوهستاني نظير كارده، چويل، كرفس، قارچ كوهي، بيلهر، كنگر عسل، كره، گياهان داروئي مثل بومادران، بنشن، كل بابونه و گل گاوزبان تشکیل مي دهند.

توبره:  توبره يا به گويش محلي عشاير کهگيلويه و بوير احمد توربه کيف مستطيل شکل زيبايي است که ابعاد آن 60 × 50 سانتيمتر است و دختران ايل به عنوان جهيزيه آن را به خانه شوهر مي برند. اين دستباف، مصرف شخصي و خانگي دارد و زنان عشاير از آن براي حمل علفهاي چيده شده از کوه و دشت براي گوسفندان استفاده مي کنند. اين بافته کيف مانند بوسيله دسته هايي که در طرفين آن قرار دارد به روي دوش حمل مي شود. از اين جهت حمل آن بسيار آسان و دستها هنگام حرکت آزاد مي باشند. در قسمت بالا و سمت رويي توبره، شکافهايي وجود دارد و در پشت توبره و در همان ارتفاع نوارهاي بافته شده باريکي از جنس پشم و منطبق با شکاف هاي قسمت رويي ديده مي شود. حلقه هاي بکار رفته در داخل شکاف ها بطرف جلو کشيده شده و زنجيروار در يکديگر فرو رفته و حلقه آخر بوسيله تکه طناب کوتاهي که به انتهاي توبره وصل است، گره مي خورد.







گزارش تخلف
بعدی